از دل همین حاضر غایب کردن ساده است که اصل گفت و گوی ما آغاز می شود. دیروز بعد از پاسخ دادن به این سوال معمول پرسید: تو چی کار می کردی؟
و من جواب دادم: سی امین سال انقلاب است و من درمورد انقلاب ایران کار می کردم.
رعنا: تو انقلاب چی شد؟
من: شاه ( کینگ) رفت و به جاش روحانیون آمدند.
رعنا: خوب تو چکار کردی؟
من: من که می رفتم مدرسه، دیگر با روسری رفتم.
رعنا: یعنی مثل ایران؟
من: آره، مثل ایران روسری سرم کردم
رعنا: بعد چی شد؟
من: خب حالا دیگه حکومت دست روحانیون است
رعنا: یعنی اونها کینگ ان؟
من: مامان، پی پی ات تموم نشد؟
رعنا: نه؛ بگو، کی کینگ شده؟
من:آره عزیزم، روحانیون حکومت می کنند
رعنا: پس پرنسس ها کجان؟
من: مامان، یک زور دیگه بزن، تموم می شه
رعنا: نه هنوز دلم پر است.
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد