حالا ديگر هيچ چيز مهم نيست.
مهم نيست كه خستهام.
مهم نيست كه رعنا با صداي بلند دادميزنه: رويا.
مهم نيست كه رعنا دوست داره خودش با چنگال سوپ بخوره و جلوي ده نفر توي رستوران سوپهاي ريخته روي ميز را ليس ميزنه.
مهم نيست كه از بس پنجشنبه و جمعه بغلش كردم، پشتم ودستم درد ميكند.
مهم نيست كه همه محاسباتم براي تربيت دقيقش داره به هم ميخورد.
هيچكدام از اينها مهم نيست.
مهم اين است كه گزارش هستهاي ايران به شوراي امنيت رفت.
ايا كابوس من واقعيت پيدا ميكند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر