ساعت 8 صبح با صدای متعجب جلیل از خواب بیدار شدم که: پاشو ببین په خبره؟
تقریبا چهار کانال تلویزیونی ترکیه داشتند صحنه های درگیری مردم و پلیس در روز کارگر را نمایش می دادند. کم کم تظاهرات گسترده تر شد و گزارشگران از بیش از پنج نقطه شهر گزارشات خودشان را ارسال می کردند. حدود دو ساعتی در حال زیر و رو کردن کانال ها بودیم. هر ازچند گاهی هم یکی از معترضین( این را از لحن حرف زدنش می شد فهمید وگرنه زبانشان را نمی دانستیم) میکروفونی را می گرفت و تا می توانست فریاد می کشید. حمله پلیس یه مراکز تجمع مخالفان، استفاده از اتومبیل های آب پاش، ضربات باتوم بر پشت مردم، ظاهرا به طور مستقیم پخش می شد. می دانم که حتما رسانه ها در ترکیه هم با محدودیت هایی روبرو هستند اما همین که می توانستند درگیری های شهری را به طور مستقیم و زنده نمایش بدهند و تا اخبار سراسری ساعت 9 شب منتظر نماندند، برای من جالب بود.
راستش هر چه فکر می کنم آخرین باری که سیمای محترم ثصاویر زنده از یک حرکت معترضانه مردم را نشان داد، یادم نمی آید.
حضور پلیس در خیابان ها هم جالب بود، با حضور سی هزار نیروی مسلح در سطح شهر، تقریبا به ازای هر یک عابر پیاده دو پلیس وجود داشت، اما همه لبخند بر لب و مودب با مردم رفتار می کردند. بخش توریستی شهر هم امن و امن بود، انگار نه انگار که آن سوی شهر مردم ضربات باتوم و گاز اشک آور را تحمل می کنند. تمام سفارت خانه ها، اسکله ها . مترو تعطیل شده بود و در مقابل هر کدام چند پلیس ایستاده بودند و تعطیلی محل را اعلام می کردند. با تمام این ها توانستیم چند ساعتی در شهر بچرخیم و نهار بخوریم و بی دردسر و بی ترافیک برگردیم. این ترکستان هم عجب سرزمین باحالی شده است!!
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد
۲ نظر:
رویا رفتی برای همیشه ترکیه یا سفر؟
با درود
ای کاش کمی فکر و اندیشه نزد حاکمانمان وجود داشت که ترکان به کجا رسیدنند و ما به نا کجا
به کجا رسیدیم ما ارانی ها که ترک ها شدند سمبل پیشرفت
صد افسوس از روزگار
شاد زی
یا حق
ابراهیم
ارسال یک نظر