تصور کن، دو تامون نشستیم پشت میز و هر کدام یک پازل 28 تکه دستمان است. قبل از این که من بتونم تمام تکه هام را روی میز مرتب کنم، نصف پازلش را ساخته بود. تا من همه را ردیف کردم، گفت: مامان، تموم شد.
لذتی بالاتر از این هست که آدم از دخترش ببازه؟
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد
۲ نظر:
با درود
خیلی وقت بود که نمیشد برای شما کامنتیگذارم امید وارم هر جا هستید شاد باشید به اهمراه همسرم که هماره از شما به نیکی یاد میکنه(سمیه افشین فر)به دیدن دعوت رفتیم باور کنید زیبا سناریوئی داشت که به یقین حاصل تلاش شما در ان نمودار است...........
هماره و رعنایتان با طراوت
یا حق
sala, khanoom. vaghean az weblogeton lezat bordam vali mara kami tarsan chon ma ham be zoodi mohajerat mikonim
ارسال یک نظر