۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۷

رعنای سبز

رعنا عوض شده، همه چیزش، از سرو صداهاش، تا دغدغه هاش و حتی نقاشی هاش. حالا خیای زیاد از رنگ سبز استفاده می کند و خورشیدهاش دیگه آبی و قهوه ای نیست، یا زرد است یا نارنجی. خوشحالم. برای همه شادمانی هاش
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد

۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۷

فاید گوش چپ مردان برای زنان


گوش چپ نسبت به عشق و خشونت حساس است
پایگاه خبری تقریب-سرویس اجتماعی: براساس یافته های یک پژوهش در لندن ، گوش چپ انسان نسبت به عشق و خشونت حساس تراز گوش راست است .
به گزارش پایگاه خبری تقریب ، یافته این پژوهشگران نشان می دهد اگر خانم ها از همسران خود درخواستی داشته باشند ، می توانند با نجوا کردن زیر گوش چپ آنها ، امکان برآورده کردن خواسته خود را بیشتر کنند.این گزارش همچنین تاکید می کند اگر شخص کلمات عاشقانه و یا خشونت زا را با گوش چپ خود بشنود ، زمان بیشتری آنها را در خاطر خواهد داشت و همچنین آنها را راحت تر به یاد می آورد.به گزارش شبکه خبری محیط ، گفتنی است که موضوعات آموزشی و پیام ها و مسائل غیر عاطفی در گوش راست تاثیر بیشتری خواهند داشت.

نوشته شده توسط رویا کریمی مجد

۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۷

خیلی ساده

مدونا: اگر لازم شد، همه چیز را ول کن و برو جایی که بتوانی خودت را از صفر اختراع کنی! خیلی ساده است
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد

۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷

بهنود تا یک ماه دیگر اعدام نمی شود

نمی دانم باید نام این حرکت ها را یک حرکت اجتماعی گذاشت یا تحرکات فردی که گاهی نتیجه می دهند. هر چه هست، مهم این است که بهنود فرصت دارد یک بار دیگر شمع های تولدش را فوت کند. آیا زندگی چیزی جز این شادی های کودکانه است؟
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد

۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۷

ژست های رعنا خانم


امروز سرکار خانم بدجوری احساس استقلال می کردند. خودشان رفتند وسط میدان تقسیم ژست گرفتندو گفتند: از من عکس بگیرید.


نوشته شده توسط رویا کریمی مجد

۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷

در شهر خبرهایی هست!



ساعت 8 صبح با صدای متعجب جلیل از خواب بیدار شدم که: پاشو ببین په خبره؟

تقریبا چهار کانال تلویزیونی ترکیه داشتند صحنه های درگیری مردم و پلیس در روز کارگر را نمایش می دادند. کم کم تظاهرات گسترده تر شد و گزارشگران از بیش از پنج نقطه شهر گزارشات خودشان را ارسال می کردند. حدود دو ساعتی در حال زیر و رو کردن کانال ها بودیم. هر ازچند گاهی هم یکی از معترضین( این را از لحن حرف زدنش می شد فهمید وگرنه زبانشان را نمی دانستیم) میکروفونی را می گرفت و تا می توانست فریاد می کشید. حمله پلیس یه مراکز تجمع مخالفان، استفاده از اتومبیل های آب پاش، ضربات باتوم بر پشت مردم، ظاهرا به طور مستقیم پخش می شد. می دانم که حتما رسانه ها در ترکیه هم با محدودیت هایی روبرو هستند اما همین که می توانستند درگیری های شهری را به طور مستقیم و زنده نمایش بدهند و تا اخبار سراسری ساعت 9 شب منتظر نماندند، برای من جالب بود.

راستش هر چه فکر می کنم آخرین باری که سیمای محترم ثصاویر زنده از یک حرکت معترضانه مردم را نشان داد، یادم نمی آید.

حضور پلیس در خیابان ها هم جالب بود، با حضور سی هزار نیروی مسلح در سطح شهر، تقریبا به ازای هر یک عابر پیاده دو پلیس وجود داشت، اما همه لبخند بر لب و مودب با مردم رفتار می کردند. بخش توریستی شهر هم امن و امن بود، انگار نه انگار که آن سوی شهر مردم ضربات باتوم و گاز اشک آور را تحمل می کنند. تمام سفارت خانه ها، اسکله ها . مترو تعطیل شده بود و در مقابل هر کدام چند پلیس ایستاده بودند و تعطیلی محل را اعلام می کردند. با تمام این ها توانستیم چند ساعتی در شهر بچرخیم و نهار بخوریم و بی دردسر و بی ترافیک برگردیم. این ترکستان هم عجب سرزمین باحالی شده است!!
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد