۳۰ بهمن ۱۳۸۲

یاس هم بسته شد. مثل خیلی های دیگه که کم کم اسمشون هم داره یادم می رود.اما امروز صبح برای اولین بار با بغض از خواب بیدار شدم. احساس کردم دلم می خواهد گریه کنم. در تمام سالهای گذشته هیچ روزنامه ای دو سال مداوم منتشر نشده. بابا یکی نیست بگه ما روزنامه نگارها هم آدمیم. ما هم آرامش می خواهیم. ما هم امنیت می خواهیم. ما هم دلمون می خواهد یک ریسمونی باشه در این دنیا که بتونیم به آن آویزان شویم و درد دل کنیم. همه اش مرگ. همه اش درد. همه اش خبرهای بد. بابا به خدا ما هم آدمیم. چرا کسی باور نمی کند؟

هیچ نظری موجود نیست: