۰۸ شهریور ۱۳۸۵

سخت بود، بعد از مدتها مانتو بلند و گشاد پوشيدم با جوراب ضخيم. مقنعه مشكي هم سرم كردم تا در اين هواي گرم، برم به حوزه علميه. جالب بود. در جنوبي ترين نقطه تهران، جايي كه تا به حال نرفته بودم، 140 دختر و زن جوان در جستجوي خدا دور هم جمع شده‌اند. آنها نه تنها مثل طلبه‌هاي مرد بابت علم آموزي پول نمي‌گيرند بلكه شهريه هم پرداخت مي‌كنند.
همه‌شان زنان جواني بودند از جنس خودم. با دغدغه‌هاي روزمره، از تربيت دخترانشان گرفته تا آخرين جايي كه براي برداشتن ابرو رفته‌اند و كارش خوب بوده.همه شان درگير شك‌هايي خانه مان سوز شده بودند كه زندگي را بر آنها تلخ كرده و باز به راه ايمان پناه برده بودند.
بچه‌هاي نجيبي بودند. در برابر خيلي از سوال‌هايم سرخ مي‌شدند اما جواب مي‌دادند. مثلا اين پرسش: تا به حال استاد مرد به شما پيشنهاد صيغه داده است؟
پاسخ همه شبيه هم بود: نه. اگر اين را در يك گزارش مي‌خواندم حتما باور نمي‌كردم، اما از سرخي‌گونه‌هايشان معلوم بود كه راست مي‌گويند.موقع بيرون آمدن چهره‌ها تغيير مي‌كرد. صورت‌ها جدي مي‌شد، خنده از لبها دور. آستين‌هاي مشكي از كيفشان در مي‌آمد و كشيده مي‌شد تا روز انگشتان. ضخيمي جوراب‌ها يك بار ديگر كنترل مي‌شد. روسري‌هاي پايين آمده تا روي ابروها باز هم دستي كشيده مي‌شدو كش چادر پشت سر محكم.
از در حوزه كه بيرون آمدم مقابلم دختري ايستاده بود با مانتوي كوتاه، موهاي رنگ زده و بدون جوراب، داشت با موبايل صحبت مي‌كرد. از اين همه تفاوت با فاصله فقط يك ديوار شوكه شدم.
ما كجا زندگي مي‌كنيم؟ خدا كجا؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام دوست عزيز
وقتتون بخير. اميدوارم وبلاگتون هميشه اين طور فعال و خوندني باشه.
از ديدن وبلاگ پربار و زيباي شما لذت بردم.
وبلاگ ما آمادگي همكاري با وبلاگهاي ديگه رو تو همه زمينه ها مثل قرار دادن لينك و يا تبادل اخبار و...داره
يه سر به وبلاگ ما بزني وبلاگ بدي نيست.
منتظر نظرت هستيم همكار
بيرجند نيوز وبلاگ خبري تحليلي اصلاح طلبان خراسان جنوبي

ناشناس گفت...

بنظر من مذهب شخصي ترين و خصوصي ترين قسمت زندگي ماست و وقتي ازين حالت خارج ميشه و حکم يک قوه قهريه رو پيدا ميکنه و عمل به اون جزو قوانين ميشه و مردم رو به اجبار به بند ميکشه همين اتفاقاتي ميافته که در ايران ميبينيم

اينجا در آلمان حجاب يک امر اختياري هست و بايد ببيني که چطور دخترهاي زيبا و جوان مسلمون با افتخار و
بطور کامل اون رو رعايت ميکنن

تعداد اين خانمها کم نيست و کسي هم حق تعرض به حقوق اونها رو نداره اما وقتي غير مسلمونها و توريستها وارد ايران ميشن به زور چماق روسري سرشون ميکنيم

تازه حکومت ايران ادعا ميکنه حقوق مسلمين در تمام دنيا تضييع ميشه و ايران سردمدار آزادي و دموکراتي هست
:))

ناشناس گفت...

عالی بود رویای عزیز! فقط با فاصله یک دیوار