
ديروز در جايي بحثي داشتيم در مورد ميزان آسيبپذيري حكومتها. يكي از موارد بحث، جوكها و كاريكاتورهايي بود كه در مطبوعات منتشر ميشوند. تقريبا همه حاضران متفق القول بودند كه اگر حكومتي با يك كاريكاتور سرنگون ميشود، همان بهتر كه سرنگون شود. بحث روزنامه شرق هم مطرح شد و كاريكاتوري كه چند نفر كارشتاس! دقايقي صرف زير و رو كردن آن كردند تا بفهمند دليل اعتراض هموطنان آذري زبان چه بوده است. تا اين كه يك تازه وارد خبر از هالهاي از نور داد!. البته در هوش و ذكاوت كساني كه توانسته بودند سايه سفيد رنگ را به هاله نور تشبيه كنند، شكي نيست. اما به قول يكي از دوستان اين كاريكاتور از كاريكاتوري كه در مورد نبرد هم زمان احمدي نژاد با مسائل هستهاي و آنفولانزاي مرغي كشيده شده بود بدتر نبود.
امروز در وبلاگ بي بي سي به اين مطلب برخوردم:
جوك هاي دوران نازي.
عجيب بود، خيلي عجيب. باز از خودم پرسيدم: ما كجاي تاريخ ايستادهايم؟
بي ربط:
انجمن روزنامه نگاران حرفه ای آمريکا می گويد:
"آزادی مطبوعات بايد به عنوان حق جدايی ناپذير مردم در يک جامعه آزاد مورد حمايت قرار گيرد. آزادی مطبوعات با آزادی و مسئوليت بحث، سئوال کردن و چالشگری نسبت به حکومت و نهاد های عمومی و خصوصی همراه است. روزنامه نگاران هم از حق ابراز عقايد کمتر شناخته شده برخوردارند و هم از مزيت همراهی با اکثريت."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر