تمام شد. امروز آخرين كارهاي تسويه حساب با روزنامه همشهري هم تمام شد. امروز وقتي از روزنامه بيرون آمدم انگار بار بزرگي از روي دوشم برداشته شد، بگذريم از پچپچههاي بچهگانهاي كه آدمها براي خالي نبودن عريضه ميريزند روز زمين و ارزش نگاه كردن هم ندارد. براي يكي از همين بچهها نوشتم: دنيا كوچكتر از آن است كه در مورد خودمان تنها قضاوت كنيم و خوشحال باشيم. دنيا كوچك است، خيلي كوچك. و من اميدوارم بچههايي كه فكر ميكنند بزرگ شدهاند بفهمند كه هنوز چيزهاي زيادي براي ياد گرفتن وجود دارد كه آنها حتي يك ذره از آن را هم نفهميدهاند.
بگذريم. امروز روز جديدي بود. پر از سوژه، پر از كار، پر از ايدههاي جديد. من زندگي تازهاي را آغاز كردهام با راههايي تازه. به اميد فردا
راستي امروز فهميدم كه دلايل سياسي!!! علت خواستن عذر!!! من از همشهري بوده، كلي خنديدم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر