۱۴ بهمن ۱۳۸۷

سه نسل زنان بدون مردان

حکایت این زندگی زنانه ما هم کم کم دارد برای خودش داستانی می شود. سه نسل زنان بدون مردان، زیر یک سقف دارند فرهنگی را به هم منتقل می کنند که 30 سال حکومت جمهوری اسلامی نتوانست.
دیروز رعنا همه کمدش را به ریخت تا روسری اش را پیدا کند. یک روسری پشمی که من در کودکی و زمستان سرم می کردم. اول، روسری شد پتوی عروسکش. بعد از مامان پرسید چطور پتو را روسری کند و آن را سر عروسکش بست و بعد، شب وقتی می خواستیم به مهمانی برویم، لباسش را پوشید و روسری به دست آمد پیشم: مامان، این روسری به لباسم می اید؟ می خوام بپوشمش، مثل مادرجون.
روسری را سر کرد و کلاه را روی آن پوشید و دست مادر جونش را گرفت تا برویم و سوار ماشین شویم. قدم سوم را که برداشت گفت: بسم الله الرحمن الرحیم.
اخ اگر مردم متولی دین خود می ماندند، چه ها که نمی شد.
نوشته شده توسط رویا کریمی مجد

۴ نظر:

ناشناس گفت...

فقط دین؟!

نادر گفت...

ba salam .
matalebe vebloge shoma ro khandam .
besyar ba ehsas va ziba minevisid .
khoshhal mishavam agar ejaze dahid ta linke weblogetan ra
dar weblogam begozaram.
www.nlizard.blogspot.com
email:lizard.pie@gmail.com

ناشناس گفت...

رويا جان عكس كله پخ پخوي زيبا رويت را با روسري برايمان بگذار

ناشناس گفت...

عکس با روسری رعنا خودت و مامانت رو بذار.به نظر دیدنی است.