۲۶ آبان ۱۳۸۱

اين روزها همه جيز عجيب و دوست داشتني شده.اصلا فكر نمي كردم كه يك وبلاك ساده بتواند اين همه ارتباط ايجاد كنه.سه نفر راهنمايي كردند كه جطورمي توانم فونتم را درست كنم(هر جند هنوز فرصت نكردم)و كسي كه فكرمي كردم ديكه هركز ازش خبر نخواهم داشت بهم تبريك كفت.اينها براي روز دوم خيلي عاليه.
مثل اينكه من برخلاف بقيه خودم را معرفي نكردم.من ,رويا,روزنامه نكار هستم.از بد حادثه هميشه هم سوزه هاي فجيع به من محول مي شه.4 سال هم مي شه كه سعي كردم متمركز روي مسايل زنان كار كنم.از جمله كزارش هاي من يك كزارش مفصل در مورد روسبي هاست كه فكر مي كنم هنوز مي شه اون رو روي ارشيو كويا بيدا كرد.
امروز بخش حقوقي كزارش مريم را تمام كردم.تا ساعت يك صبح سر كار بودم.طبق قوانين اسلام بدري كه فرزندش را بكشد قصاص نمي شود اما قاضي حكم بدر مريم را اعدام اعلام كرده و تمام كساني كه من با انها صحبت كردم معتقدند حكم خلاف قانون است.دنياي جالبي داريم مكه نه؟ميتوني فرزندت را سر ببري و با افتخار راه بري و اعلام كني :حق داشتم!
مادر مريم هم شكايتش را بس كرفت.جون برادرهاي نبي تهديد كرده بودند اكر نبي اعدام بشه تو را هم مي كشيم.زنها خيلي بدبختند مكر نه؟

هیچ نظری موجود نیست: